پدرخوانده افسار قانون را در دست می‌گیرد

جبهه‌پایداری توانست سهم زیادی از مجلس را از آن خود کند

محمدتقی مصباح‌یزدی که بیشتر اعتبار خود را پس از انقلاب کسب کرده است، به عنوان پدر معنوی جبهه پایداری شناخته می‌شود- موسسه جوانان آستان قدس رضوی

انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران با مهره‌چینی شورای‌نگهبان به پایان رسید و گروه‌های نزدیک به هسته سخت قدرت، نهایتا توانستند مجلس را به چنگ آورند. 

در این میان آنچه جلب توجه می‌کرد، نزاع اصول‌‌گرایان بر سر کیک قدرت بود. در حالی که هیچ رقیبی در میدان بازی وجود نداشت، خودی‌ها در جنگ تصاحب صندلی‌های مجلس، نهایتا به آتش‌بس رضایت دادند و پس از اضافه کردن هفت گزینه جبهه پایداری به لیست مشترک، با فهرستی واحد متشکل از نمایندگان جبهه پایداری و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، وارد میدان شدند. 

جبهه‌پایداری به عنوان یکی از گروه‌های اصلی، توانست سهم زیادی به دست آورد. 

این گروه که یکی از تندروترین گروه‌های جناح محافظه‌کار و مذهبی است، فعالیت خود را از سال ۸۸ آغاز کرد. پس از اعتراضات مردم به نتایج انتخابات سال ۸۸ و خانه‌نشینی محمود احمدی‌نژاد در اعتراض به دخالت رهبر در حوزه ریاست جمهوری، جبهه پایداری متولد شد. 

در آن دوران و در پی سرکوب شدید مخالفان، این جبهه با خیالی آسوده صحنه را در اختیار گرفته بود. یکی از اهداف این گروه، نیروی موسوم به «جریان انحرافی» بود. به عبارت دیگر، جبهه پایداری غیر از اصلاح‌طلبان، نزدیکان احمدی‌نژاد را که خود از اصولگرایان بودند، نیز مورد حمله قرار می‌داد. 

با افزایش حضور و نفوذ پایداری‌چی‌ها در پست‌های انتصابی، به نظر می‌رسد که جبهه پایداری با ایجاد گفتمانی رادیکال، در پی غربال اصولگرایان و تغییر رویکرد کلی حکومت است؛ موضوعی که بارها در گفته‌های رهبر معنوی این گروه نیز مشاهده شده است.

محمدتقی مصباح‌یزدی، روحانی برجسته‌ای که بیشتر اعتبار خود را پس از انقلاب کسب کرده است، به عنوان پدر معنوی جبهه پایداری شناخته می‌شود. بسیاری از اعضای این جبهه از شاگردان او بوده‌اند‌ یا دست‌کم پای سخنرانی‌های او «تلمذ» کرده‌اند. 

این روحانی جنجالی بارها در سخنرانی‌های خود، اعتبار رای مردم، و به تبع آن، انتخابات، را زیر سوال برده است. وی در این مورد گفته است: «به نظر ما تمام مقرراتی که در کشور اسلامی اجرا می‌شود، همه اعتبارش به امر ولایت فقیه و امضای اوست. اگر بدانیم در جایی در یک مورد راضی نیست، هیچ اعتباری ندارد... این که امام قانون اساسی را تصویب کرد، این یعنی من دستور می‌دهم این گونه عمل کنید و اعتبار پیدا می‌کند، چون او امضا کرده‌است. اگر امضا نکرده بود، هیچ اثری نداشت. حتی اگر تمام مردم هم رای می‌دادند، هیچ اعتبار قانونی و شرعی نداشت، همان‌طور که خودش فرمود.» 

در حالی که مصباح یزدی اساسا قانون را بدون «اذن رهبر» بی‌اعتبار می شمارد، در این دوره از حضور در انتخابات حمایت کرد و درباره «انتخاب اصلح» چنین گفت: «گاه شرایط به گونه‌ای است که نه تنها رأی به فرد اصلح موجب انتخاب وی نمی‌شود، بلکه موجب می‌شود کسی رأی آورد که با اسلام مخالف است در این صورت می‌توان از اصلح دست کشید تا دفع مفسده کرد.» 

به عبارت دیگر، مصباح یزدی نیز همان تاکتیکی را در پیش گرفته است که مردم حدود ۲۲ سال آزموده‌اند. البته معیارهای او با اکثریت مردم فاصله زیادی دارد. 

طی ۲۲ سال گذشته مردم به دنبال زندگی بهتر بوده‌اند که البته این هدف تا به حال حاصل نشده است. اما پدر معنوی جبهه پایداری، تحکیم جایگاه ولایت فقیه و تداوم اجرای قوانین اسلامی را سرلوحه اهداف خود قرار داده است. 

او در این باره گفته است: «ما در فعالیت‌هامان فقط «نظام اسلامی» را می‌خواهیم و بس. هرچیز دیگری که می‌خواهیم، یا مقدمه است برای تحقق «نظام اسلامی» یا لوازمش است و اصالت ندارد.»

فارغ از بحث در مورد انتخابات و مجلس، مصباح یزدی به عنوان یکی از عناصر ضد جمهوریت شناخته می‌شود. او که در این مسیر سابقه‌ای طولانی دارد، مشروعیت حکومت را وابسته به نظر مردم نمی‌داند و برای مردم و آرای آنها، نقشی تزئینی قائل است. 

پدر معنوی جبهه پایداری، درباره مشروعیت نظام می‌گوید: «در زمان غیبت هم مشروعیت حکومت از سوی خداست و نقش مردم در عینیت بخشیدن به حکومت است، نه مشروعیت بخشیدن به آن.» او در جایی دیگر می‌گوید: «مردمی که اختیار خود را ندارند، چگونه می‌توانند اختیار خلق خدا را به دست کسی بدهند؟!»

با همه این اوصاف، محمدتقی مصباح یزدی، هم خودش کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان شد، هم شاگردان و مریدان خود در جبهه پایداری را تشویق به حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی کرد. 

اگرچه در این دوره مردم با عدم حضور در انتخابات، کوشیدند تا ابزار تبلیغ را از دست حکومت خارج کنند و از آن سلب مشروعیت کنند، اما مصباح یزدی حتی برای این رفتار عمومی در جامعه نیز پیشتر سخنانی گفته بود. او که مدام با ادبیاتی تملق‌آمیز نسبت به آیت‌الله خامنه‌ای سخن می‌گوید، درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات و مشروعیت حکومت گفته است: «برای حفظ حکومت، کمیت ملاک نیست. ملاک این است که تعدادی از افراد از امام (ع) یا ولایت فقیه مشروع حمایت کنند که بتوانند حکومت را حفظ کنند. گاهی ممکن است با ۹۰ درصد و گاهی با ۸۰ درصد و گاهی با ۵۰ یا ۴۰ درصد. او مأمور است که حکومت اسلامی را حفظ کند.» 

این سخنان در حالی بیان می‌شود که آیت‌الله خامنه‌ای پیشتر هر رای در انتخابات را «یک رای به نظام» دانسته بود.

مصباح یزدی اساسا مقوله رفراندوم و رای اکثریت را نادیده می‌گیرد و آن را بی‌ارزش می‌شمارد. 

در دیدگاه او، مردم حقی نسبت به تعیین سرنوشت خود ندارند. در حالی که این روزها سخن از برگزاری رفراندوم به عنوان مسالمت‌آمیزترین روش تغییر در جریان است، جا دارد برخی از سخنان او در این مورد را یادآوری کنیم: «صحبت از رفراندوم، رای اکثریت و این حرف‌ها برای تغییر حکومت اسلامی نیست... هر کس مخالفت با حکومت اسلامی کند، محکوم است و باید با او مبارزه کرد؛ کم باشند یا زیاد.» 

وی همچنین عدم مشارکت مردم در انتخابات را به معنای سلب مشروعیت از نظام نمی‌داند. او در این مورد نیز می‌گوید: «مراجعه به آرای مردم از دیدگاه عقیدتی ما هیچگاه مشروعیت‌آور نیست که با منفی شدن آرای عمومی، مشروعیت نظام باطل گردد.»

با بررسی تاریخی روند عملکرد محمدتقی مصباح یزدی به عنوان پدرخوانده جبهه پایداری، به وضوح پیداست که او بر خلاف سایر مخالفان رای اکثریت و انتخابات، به صراحت در برابر خواسته مردم می‌ایستد و از این کار ابایی ندارد. 

او بارها و از تریبون‌های مختلف کوشیده است تا اعتبار حکومت را به شخص ولی فقیه و رهبر منتسب کند و از ارزش حضور مردم بکاهد. 

حال، در شرایطی که مردم از صندوق انتخابات ناامید شده‌اند و افرادی با طرز تفکر مصباح یزدی وارد مجلس شده‌اند، عملا رابطه بین حکومت و ملت، تنها با بیان «شکاف عمیق» قابل توضیح نیست.

واقعیت این است که ارتباط حکومت و ملت اساسا قطع شده است و امکان احیای آن نیز در شرایط فعلی وجود ندارد. 

در حالی که طی سال‌های اخیر اغلب سعی شده است تا با انتخاب کم‌هزینه‌ترین راه، تغییراتی ایجاد شود، باید منتظر ماند و دید گام بعدی مردم پس از شرایط جدید چه خواهد بود.

بیشتر از